سلام گلهای خوشگل امروز ا
ومدم تا در مرد بابا خلیلی مامانبزرگ ننه جون وبابا بزرگم صحبت کنم اول مامان بزرگ
همیشه دوستش داشتم با من بازی میکرد در مورد همه چی صحبت میکردیم لالایی هاش رو
یادم میاد اون منو دوست داشت وهمیشه باهام
بازی میکرد
دومی بابا خلیلی
جونم اون همیشه بلندو استوار با هوش وبا ذ کابت مهربون وخیلی عالی اون همیشه به فکر همه بود و منو خیلی دوست داشت
سومی بابا بزرگ
جونمه اون همیشه با اب ومهربون وقتی میرم خونشون بهم پول میده ولی اگر 20داشت باشم
برای تشویق من چون اون خیلی مهربونه اون
چهارمی نهنه جون مهربون خیلی منو دوست داره اون همیشه به فکرمه ومن نهنه جونمو خیلی دوست اون هم مهربون وعالی
من همشون رودوستدارم گر چه 2تا رفن و2 تا موندن به قول بابا ومامانم ادم باید به یاد از دست رفته ها باشه وقد مانده هارابداند
دوستون دارم
بای
ایشالله خدا ننه ی عزیز و مهربون و بابازرگ نازنین ت رو سالها در سلامتی و خوشی برات نگه داره و از وجودشون استفاده کنی و مامان بزرگ جون و باباخلیلی جون رو هم رحمت کنه و در آرامش باشن
حق دارن خیلی دوستت دارن خوب
تو هم خیلی نوه ی خوبی هستی .
دوست دارم

اره ایشالاه خدا روح مامان بزرگ و باباخلیلی رو شاد کنه
تو هم خیلی دوستداشتنی هستی
من که نه مادربزرگ دارم نه پدربزرگ





















ماواجوننننننننننننننننننن قصه نخور














بابا خلیلی ومامان بزرگ به یادمونن
اگه تو قصه بخوری منم ناراحت میشم
پس قصه نخور
منم تورو دوست دارم
توناراحت نباش
دوست دارم
قصه نخور عزیزم
الان میام تو وبلا گت نظر میدم
بابای بابای