سلام دوستان
سلام دوستان خوبم حالتون چطوره
بازم سلام بازم سلام
به مناسبت محرم دیبا از محرم گفته
حتماً شنیدهاید و بسیار خواندهاید که برخی مردم میگویند عزاداری از دوران صفویه شروع شده است و قدمتی پیش از آن نداشته است و اینها همه خرافات است و شما چقدر خرافه پرست هستید و ... اما دانستن این نکته ضروری است که فرهنگ عزای حسینیعلیه السلام علیهم السلامپایه گذاری کردهاند. به نمونههای ذیل که حاصل تحقیق "ماهنامه پرسمان" است توجه کنید: عزادارى بنىهاشم در ماتم سیدالشهدا؛از امام صادق علیهالسلام چنین روایت شده است: «پس از حادثه عاشورا، هیچ بانویى از بانوان بنىهاشم، سرمه نکشید و خضاب ننمود و از خانه هیچ یک از بنىهاشم دودى که نشانه پختن غذا باشد، بلند نشد تا آن که ابن زیاد به هلاکت رسید. ما پس از فاجعه خونین عاشورا پیوسته اشک بر چشم داشتهایم».1 یادش به 1 سال پیش بابا خلیلیم بود وسعی میکرد تا همه چیز خوب برپاشه یادش به خیر تا 2شنبه بعدی خداحافظ
خلاصه از در خانه که با پیراهن مشکی بیرون میآیی با انواع و اقسام حرفها مواجه میشوید.عزادارى امام سجاد علیهالسلام
سلامممممممممممممممممممممممم
مثل همیشه شاداب وخوشحال اومدم
این دفعه در مورد زبان فارسی
موضوع بحث بسیار مختصر من عبارت است از زبان فارسی به عنوان زبان مشترک ایرانیان.
در ایران تودههای رنگارنگ با زبانهای خاص خود زندگی میکنند. «فارسی» نام زبان یکی از این تودهها است، و ما معمولاً افراد این توده را «فارسیزبان» مینامیم. ولی اجازه بدهید من این بحث را با قایل شدن تمایز بارزی میان «فارس» و «فارسیزبان» آغاز کنم.
مطابق آمار به دست آمده از آخرین سرشماری عمومی ایران گویا اندکی کمتر از 50 درصد مردم ایران فقط به زبان فارسی سخن میگویند ـ چه در خانه و چه بیرون از خانه. این «اکثریت نسبی» را ما «فارس» مینامیم مفهوم فارس نه به یک منطقه جغرافیایی و نه به هیچ نوع شرط قومی یا نژادی خاص محدود نمیشود. باقی مردم ایران از لحاظ زبان به اقلیتهای بزرگ و کوچک «تُرک» و «کُرد» و «لُر» و «عرب» و «بلوچ» و «گیلک» و «مازندرانی» و «ارمنی» و «آشوری» و غیره تقسیم میشوند. تقسیمات فرهنگی و دینی البته به دایرة این بحث بیرون است. همة این اقلیتها در بیرون از محیط خاص خود نه تنها با یکدیگر به واسطة زبان فارسی ارتباط دارند، بلکه مقدار زیادی از فعالیت معنوی آنها در زمینه این زبان صورت میگیرد. به این دلیل همة اینها را «فارسیزبان» مینامیم. بنابراین مفهوم «فارسیزبان» اعم است از فارس و ایرانی غیرفارس. بهعبارت روشنتر، برحسب تمایز مورد بحث همة ایرانیها «فارسیزبان»اند. ایرانی ضرورتاً فارس نیست، ولی ضرورتاً فارسیزبان است. (تذکر این نکته هم شاید لازم باشد که منظور از فارسی البته فارسی دری است، یعنی همین زبانی که من و شما اکنون با آن سخن میگوییم، نه اشکال یا لهجههای گوناگون این زبان که در گوشه و کنار ایران به گوش میخورد.)
راستی ازاین به بعد شب های 1شنبه میام