-
بدون شحر
شنبه 13 اسفندماه سال 1390 14:52
سلام واقعا که اخه ادم عاقل هم دست به همچین کاری میزنه تصویر زیر بدون شرحه
-
اخه شبیه منه
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1390 21:11
اینم عکس ی چکامه چمن ماه یکی ازدوستام میگه خیلی شبیه تو اخه شمابگینشبیه منه
-
ااااااااممممممممممممممپپپپپپپپپپپپپووووووووووولللللللللل
جمعه 28 بهمنماه سال 1390 14:11
سلام وروز به خیر دیبا بازم اومد ولی یه کم خوابم میاد یه مطلب کوتاه مینویسم ومیرم بخوابم حالایه کم دست بازم بازم دست یه اتفاق خیلی خوب افتاده خیلی من دیگه از امپول نمیترسمچرا شو تومطلب بعدی مینویسم
-
یه گپ دوستانه
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 16:37
سلام روز به خیر امیدوارم کسانی که امتحان داشتن به قدر کافی خوب هونده باشنو نمره های خوب گرفته باشن من که خوب بود فکر کنم شمام همینطور ولی خوب خسته شدماااااااااااااااااااااا ولی حاصل خوبی داشت بله بله داشت فیلا باید برم خدا حافظ
-
امتحانا
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 10:50
سلام بابرنامه ونمرهام اومدم رررزثذلئبغقصثع6ت7داغ7ذ ریاضی19ونیم فارسی 18 بابام منو علوم 19 همه همین روالو دارن باید برم چون شنبه امتحان شفاهی کانون دارم بای بای
-
وایییییییییییییییییییییییییییی دندونام
جمعه 16 دیماه سال 1390 13:04
سلامی به زیبایی گل سرخ باز اومدم یشتون بایه خاطره تلخ خاطرهی شکستن دندونم 4هفته قبل یک شنبه توی کلاس سر خوردم ودنونام شکست البته مبسرمون منو گرفت ولی 2تا دنون جلوییم شکست ازوسطنصف شد ولی دکتر درستش الان مثل روز اول شده هر2هفته یه بار میم عکس میندازم ونتیجه رو بهم میگن هفته اول بد بود ولی باازمایش گرما سرما مشخص شد چیز...
-
یک درخت میوه فوق العاده
یکشنبه 27 آذرماه سال 1390 22:52
سلام دوستان «جابوتیکابا» نام درختی است که بیشتر در کشورهای آمریکای لاتین و آمریکای جنوبی مثل آرژانتین و برزیل رشد می کند. میوه های این درخت به طور مستقیم روی شاخه و تنه های آن رشد می کند. در فرهنگ های لغت گیاهان دارویی این درخت «عودالبرق» ترجمه شده است. اگر بخواهید یکی از این درختها داشته باشید باید خیلی صبور باشید...
-
دختر ایرانی که همه را متعجب کرد
یکشنبه 27 آذرماه سال 1390 22:50
سلام دوستان خوبم حالتون چطوره ساعت ۵ /۶ صبح روز ۲۳ اسفند ۱۳۶۵ بود. همه در هول و ولای به دنیا آمدن بچهها بودند. اول معصومه به دنیا آمد؛ بچهای سالم و طبیعی. اما هنوز همه چیز تمام نشده بود، یک ربع بعد قل بعدی فاطمه به دنیا آمد؛ نوزادی که دستهایش رشد نکرده بودند و فقط یک پا داشت. از همه بیشتر پرستار اتاق عمل ناراحت شد...
-
دختری که با دیدنش وحشت می کنید
یکشنبه 27 آذرماه سال 1390 22:39
سلام. حال و احوالتون چطوره؟ انشالله که خوب باشین. این هم یه مطلب عجیب و وحشتناک: این دختر بچه از یک بیماری نادر رنج می برد اما همین موضوع باعث معروفیتش شده است.
-
محرم
دوشنبه 14 آذرماه سال 1390 18:50
بازم سلام بازم سلام به مناسبت محرم دیبا از محرم گفته حتماً شنیدهاید و بسیار خواندهاید که برخی مردم میگویند عزاداری از دوران صفویه شروع شده است و قدمتی پیش از آن نداشته است و اینها همه خرافات است و شما چقدر خرافه پرست هستید و ... خلاصه از در خانه که با پیراهن مشکی بیرون میآیی با انواع و اقسام حرفها مواجه میشوید....
-
زبان فارسی
یکشنبه 6 آذرماه سال 1390 22:43
سلامممممممممممممممممممممممم مثل همیشه شاداب وخوشحال اومدم این دفعه در مورد زبان فارسی موضوع بحث بسیار مختصر من عبارت است از زبان فارسی به عنوان زبان مشترک ایرانیان. در ایران تودههای رنگارنگ با زبانهای خاص خود زندگی میکنند. «فارسی» نام زبان یکی از این تودهها است، و ما معمولاً افراد این توده را «فارسیزبان»...
-
بازی پاندایی
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 11:27
سلام بچه اول عیدغدیر خم مبارک عید غدیر دلا دیدی علی را در غدیر اما چه کردی ولایت را مهمّ دین خطیر اما چه کردی تو نشنیدی رسول آنجا چه دستور و چه فرمان نبودش را چراغی بر مسیر اما چه کردی ندیدی دست او دست علی را برده بالا که هرکس من امیرش ، او امیر اما چه کردی صراحت را مگر نشنیده از گفت و کلامش به وقت رفتن ِ آن بی نظیر...
-
ابان
دوشنبه 9 آبانماه سال 1390 17:02
سلام باجازه میخوام یه مطلب بنویسم خوش حالم که درس ها شوروع شده وما توابان ماه هستیم تواین هوا دیگه کسی مثلاً تاب بازی نمیکنه چرا یه روز ازخونه اومدم بیرون ودیدم یه بچه داره تاب بازی میکنه که اون حتماً مخش ایراد داشته به نظر من تواین فصل بیشتربه عینکی ها ظلم میشه چون همش باید این شیشه عینکشون رو تمیز کنن
-
کارها
دوشنبه 25 مهرماه سال 1390 20:27
سلام شما دوچرخه سواری یاد دارین من که یاد دارم البته با چرخ کمکی باغبونی چی من که یاد ندارم شما محبت کردن یاد دارین من که یاد دارم البته همه یاد دارن وقتی ما بچه بودیم این کارها رو یاد نداشتیم ولی حالا بزرگ شدیم ویاد داریم بای بای
-
یه روز باحال
یکشنبه 24 مهرماه سال 1390 20:26
سلام بچه ها امروز وقتی رفتم مدرسه همه دست میزدن ودوستم اومد گفت وقت نمایش ماست من نقش پروانه وقتی داشتیم میرفتیم کلاس توی دفتر بوی قهوه میومد به وقتی رفتیم دوستم گفت یه گوشواره طلا ندیدی من گفتم وهمه جا دنبال گوشوارش زنگ تفریح یکی از دوستام من رو رو کولش گذاشت منم کلی جیغ کشیدم بعد زنگ علوم بود خانوم یه سیدی علوم خیلی...
-
اولین زمین خوردن اول راهنمایی
شنبه 23 مهرماه سال 1390 13:20
سلام4 شنبه اولین زمین خوردن اول راهنایی رو تجربه کردم شبیه بچهکوچولو هایی که پستونکشون ازشون بگیرین گریه کردم وقتی اومدم کلاس گفتم واییییییییییییییی ابروم رفت وبعدش عین دیو های عصبانی جدی بودم اینم خاطره امروز تا فردا بای بای
-
ببخشید
جمعه 22 مهرماه سال 1390 19:47
سلام ببخشید که بعد از 3 هفته میام از دست این درس وکتاب مگه میذاره یه سر بیام پیش شما امادیگه از این به بعد زود زود میام فیلاٍ
-
دندون
شنبه 2 مهرماه سال 1390 19:17
سلام ماجرای دنون افتادنم این دفعه وقتی که اولین دندانم که افتاد، فوری یک مسواک خریدمبا این که یه هفته از مسوا ک قبلیمگذشته بود . حالامن بعد از افتادن هر دندانی زود میرم مسواکم رو عوض میکنم.پیش خودم میگفتم من چه قدر به بهداشت دهان اهمیت میدم چند وقت پیش دندونم افتاد من با ز مسواکمرو عوض کردم!
-
کاردستی
شنبه 2 مهرماه سال 1390 18:53
سلام کاردستی یکی از جذابترین و آموزندهترین سرگرمیهای دنیاست. امروز اموزش کاردستی وسایل موردنیاز: · دو قطعه کاغذ(کاغذهای رنگی جالبترند) · چسب · قیچی · تکه کاغذی را از وسط تا کنید. ازوسط خط تا، کاغذ را در امتداد خطی به طول2 اینچ(5 سانتیمتر) ببرید دو طرف محل برش را به طرف داخل خم کنید تا دو مثلث به وجود آید. مدادرنگی...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 مهرماه سال 1390 18:26
سلام من اومدم منو که یادتون نرفته سفر 14 رور ما تموم شد ما تو تهران خونه ی خالم بوددم واین جند رور جاهیی مثل پاسار نور کاخ جوانان پارک لاله پارک سایی و بووقتی مامانم وبابام بیدار شدن عکسا رو میزارم بای بای
-
مارفتیم
یکشنبه 20 شهریورماه سال 1390 21:59
ما رفتیم سلام فقط زود اومدم بگم بدی وخوبی دیدیبن حلال کنمین ماچارشنبه بعد ظهر رفتیم تهران تا اول مهر فیلا خداحافظ
-
یه نمایش نامه
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1390 16:44
سلام سلام این بار در مورد نمایش کلاس دوم نمایشنامش رو نگه دتاشتم وبهتر خودتون بخونین من درنقش یه ادم اهنیم همون رزمنا . . رزمناوادم فضایی اهل شهر «کُندر» که در نوع خود پیشرفتهترین تکنولوژی را داراست، در سیارهی رجیس مفقود شده است . دانشمندان زمین یافته اند که در یک سیارهشورشی الیهزمین به پا کرده اند...
-
شاهنامه
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 22:04
سلام این دفعه شاهنامه اگرچه از شاهنامه بسیار گفته و بسیار نوشتهاند، اما این قلعهی تودرتو هنوز ناشناخته مانده است . ننظورم همون کتابه هردرش به درهای بسیاری باز میشود که با گذر از هر یک به شگفتیهای تازهای میرسیم . اگرتونستین یه کتاب مربوط به شاهنامه به من معرفی کنید البته من 14 تا کتاب از شاهنامه...
-
یه جنجال مدرسه ای
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 17:05
سلام به دوستان خوبم یه خاطره یه خیلی باحال این دفعه که موضوعش مربوط به کلاس پنجم که دعوایی بین گروه ماریس و گروروه ما که خیلی بیشتر از اونا بود گروه رین کسی از دور دستها، ازگروه ماریسبرای بچه های گروه « رین « پیامی رمزگونه میآورد . من فهمیدم که اونا رمز چپه نوشتن که اگه افتاد کسی متوجه نشه وبلاخره گروه با کشف...
-
مامان وبابا
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1390 23:26
این عکس هاتقدیم به مامان وبابام
-
خروس جنگی
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1390 00:04
سلام وصد سلام به بهترین دوستان خروس جنگی بازی جنجالی کلاس بهتر نگم کلاس همه جور سنی که همه اون را به خوبی میشناسن فکر کنم کسی که این بازی رو اختراع کرده از وقتی که توانست راه برود، هر چیزی را از سر راهش برداشته است! تو یه مقاله نوشته بود همسایهاش "پن وب" پسر لاغر مردنی که دنیایش از زمین...
-
مااومدیم
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 21:58
سلام ما اومدیم. حتما می پرسید چرا ما؟!!!!! چون من و ماوا جون (ماوا ون )می خوایم امروز با هم خاطره بنویسیم. بعد از کلی فکر کردن تصمیم گرفتیم خاطره ی باهم بودنمون در امروز یعنی(10/6/90)را برای شما دوستای خوبمون بگیم. امروز ساعت های یازده بود که رفتم خونه ی عمه عزیزم. اول رفتیم تا با کامپیوتر بازی کنیم ........ تا ساعت...
-
قهر
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 00:07
سلام سلام سلام صدتا سلام به دوستای گل من بچه که بودم یه روز بایکی از دوستام دعوام شد کهاون روز معلممون سوال های تمام ماه رو پرسید ون20 شدم همه ی سوال هارو جواب دادم وقتی به مامانم گفتم گفت چه فایدهای دارد که فرزندان ما به بالاترین مدارج هوشی و دانایی برسند، اگر نتوانند با دیگران دوست بشن ! من گفتم من که کلی...
-
سوال های من
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 21:56
سلام این دفعه سوال هام رومیگم چرا رنگ پوست آدمها با هم فرق میکند؟ چرا وقتی ناخنهایم را میگیرم، دردم نمیآید؟ چرا موهای بدنم سیخ میشوند؟ چرا بدنم پوستهپوسته میشود؟ چرا چرا چرا همه این سوال هاتومخم هست که باخوندن این کتاب فهمیدم این مجموعه به پرسشهایی همیشگی و واقعیتهایی سؤالبرانگیز جواب میدهد که بیشتر بچه...
-
شغل
یکشنبه 6 شهریورماه سال 1390 21:46
سلام به نظر شما من بزرگ بشمچی کاره میشم من به پول وپست ومقامش فکر نمیکنم من فکر میکنم به چه شغلی علاقه مند ترم که من دوست دارم دکتر بشم واز همه بیشتر از شغل نگهداری از حیوون بدوم میاد وبرام خیلی سخته ببینم اون حیوونهای بیچهاره توقفسن ومن تصمیم گرفتم دکتر بشم وخواهم شد