CUTE MONSTERS

WE ARE CUTE MONSTERS

CUTE MONSTERS

WE ARE CUTE MONSTERS

فیروزه خانوم

 سلام کوچولو مچولو های توی خونه

باز دیبا خوشگله اومد

وانبار با قصه های خوشگل

واما

از داستانه فیروزه خانوم

واگر فیروزه خانومو نمیشناسین بهتره بگم معلومه که نمیشناسید چون فقط ممن و6یا7تا از دوستام میشناسیم

وداستان این فیروزه خانوم سر دراز داره

 واما الان زیاد حال وحوصوله ندارم

یه روز که خونه ی یکی از دوستام بودمگلهاش اونقدر زیبا بود که نمیتونستیم چشم برداریم

که به هر کودوم یکی داد

وگلهاش خیلی نازک بود

وواسشون جشن گرفتیم

 که یه دفعه گربه دوستم به اسم فیروزه خاوم اومد وخیلی شیک روی بوته ها وگله رو پر پر کرد واین خاطره من همیشه به خنده  میندازه

خیلخوب باشه قشنگ بو

وفکر کنم تابه حا از این خاطره نشنیید

دوستون دارم

نه1 نه2 بلکه100 تا

دوستون دارم

امیدوارم همیشه رو لباتون خنده باشه دیبا کوچولو بعدا میبینمتون

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ماوا یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ب.ظ http://maevajoon.blogsky.com

قشنگ بود چرا دیگه نمی یای برام نظر بدی ؟چیزی شده؟اصلا یادت هست دختر عمه ای به نام ماوا داری

چرایادم بود منتظرم باش اومدم

ندا یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ب.ظ

راستش تا وقتی توضیح نداده بودی من نمی دونستم فیروزه خانوم کیه ! اولش فکر کردم یه خانوم مسن یا میان ساله !!!
عجب ! چه گربه بلایی ! فکر کنم گربه ها از بعضی گیاه ها خوششون میاد و حتی بعضیا رو می خورن ! گربه ی یکی از دوستام از نخ دندون نعنایی خوشش میاد !!

اره راست میگی
بعضی از گربه ها خیلی بامزه بازی در میارن
ولی بعضی از گربه ها به هیچی علاقه نشون نمیدن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد