سلام قربون دوستایگلم برم که تواین مدت منو نظر بارون کردن مرسی اخبار های این تازگی هار تود ادامه نوشتم
اولین خبر امتحان های ما از 25 اردیبهشت شروع میشه شاید کم بیام یا اصلانیام
.
.
.
دومین خبر برنامه اردومون کنسل شد به خاطر زیاد بودن تغطیلات
.
.
.
.
.
سومین خبر تو پست بعدی داستانمو میبینین
به به چقد خبر جدید داشتی چقدم سرت شلوغه
امسالم که قراره امتحانا زودتر شروع بشه ولی عوضش زودترم تموم میشه و تابستون و تعطیلاتتون بیشتر میشه کلی کیف می کنی :)
داستان قشنگتم خوندم و منتظرم ببینم بقیه ش چی میشه :*
راستی تو ادامۀ داستانت جادو هم هست ؟
خواهش
سلام وب زیبای داری خوشحال میشم به وب من هم سر بزنید و نظرات خود را بگوید
سلام دیبا از دستت دلخورم خیلی بدی زنگ نمیزنی منو یادت رفته.دیبا امروز بهت زنگ میزنم ولی تو ..منو یادت رفته فکر کنم...براچی تعیین نمی کنی همدیگه رو ببنیم؟
منم دلم برات تنگ شده عسیسم تو وبلاگت مینویسم به شرطی که تو امتحانا همدیگر رو ببینیم