CUTE MONSTERS

WE ARE CUTE MONSTERS

CUTE MONSTERS

WE ARE CUTE MONSTERS

قسمت سووووووووووووووووم

سلام یک کاراکتر جدید اضافه شد دافنه که خواهر سوفی بیشتر کشش نمیدم برین خودتون ببینید

نزدیک قصر بودیم هر لحظه ترسم بیشتر میشد که به قصر رسیدیم بعد از کلی دیدن خم وراست شدن مردم برای ویکتریا رسیدیم پیش چند نفر یک مرد خوشتیپ گفت 

ویکتوریا خودشه وقتی ویکتریا گفت اره

پرید بغلم ماچم کرد وگفت 

باورم نمیشه بعد از این همه سال دوبارم بتونم ببینمت 

منم که خشکم زده بود یکدفعه یه خانوم اومد واونم منو بغلکرد گفت سوفی خودتی باورم نمیشه 

بعد از کلی گریه و گفتن این که اونا مامان وبابای واقعیمن تازه 2000من افتاد 

من بغلشون کردم وگفتم خوشحالم میبینمتون 

تا اینکه صدای یه جیغ سرجام خشکم کرد 

یک دفعه دیدم یه نفر مثل یامار اومد پشتم وبغلم کرد وهی میگفت 

خواهر خواهر خواهر اصلا باورم نمیشه یعنی توخودتی منم گفتم 

شما ابجی منین گفت 

اره ابجی فهمیدم ایشون ابجی من دافنه هستن معروف به دافنی وعاشق حیوانات هستن 

وقتی منو برد تواتاقش پر از حیوون بود از مار گرفته تابچه پاندا وقتی باهاش یکم بیشتر اشنا شدم گفت

حیوون مورد علاقه تو چی گفتم

گوسفند گفت

چه جالب منم یه دونه دارم ویه گوسفند .از همون گوسفند های بلوم..یا اونی که تو کاراکترش تودستشه .

داد به من بعد از کلی اشنایی وخندیدن یه جوری ویکتوریا رو فرستاد پی نخد سیاه وبه من گفت

چه جالب پس توپیش یه چوپان بزگ شدی 

گفتم اره

گفت پس حالا پرنسسی گفتم

شایدگفت 

اگه پرنسسی نمیتونی اینجا باشی گفتم چرا

گفت چون من پرنسسم 

ودرحال گفتن همینجمله بود که یک پودر درخشان رو ریخت روصورتم وبعد نفهمیدم چی شد

.

.

.

.

.


.

.

.

.


..


ادامه دارد.......

نظرات 1 + ارسال نظر
ندا دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:15 ب.ظ

وای یعنی دافنه به سوفی حسودی می کنه و برای اینکه خودش پرنسس باشه میخواد یه جوری از دست سوفی خلاص بشه ؟
چه شانسی داره این دختر !
اون از اون چوپونای بدجنس اینم خواهرش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد