CUTE MONSTERS

WE ARE CUTE MONSTERS

CUTE MONSTERS

WE ARE CUTE MONSTERS

قسمت 4

سلام تو این قسمت یه پیکسی داریم

http://upload.tehran98.com/img1/nf1vmmot56k1q78ixb3z.png

توی یه جای تاریک بودم نمیدونستم چیکار کنم اخرین کلماتی که یادم میومد اینا بودن

چون من پرنسسم 

میدونستم از دست یه نفر کینه دارم چشام رو باز کردم اطرافم رو خوب نگاه کردم یه در دیدم باسرعت دویدم طرفش ووووووووووووواااااااااااااااییییییییییییی نمیدونین چی دیدم یه باغ پر از گل دویدم توش فقط میخواستم از تاریکی فرار کنم زیر سایه یک درخت استراحت کردم و همه چی دوباره یادم اومد یه دفعه صدای یک نفر اومد

سلام من ریتام توچی گفتم 

توکی هستی گفت

خوبه همین الان خودم رو معرفی کردم گفتم 

اهان ببخشید من سوفیم میتونی لارا هم صدام کنی 

گفت خوشبختم سوفی گفتم

توچی هستی گفت

یعنی تو نمیدونی من چیم من یه پیکسیم گفتم 

اهان حالا پیکسی چی گفت 

عشق تا گفت عشق یادمامانم افتادم گفت 

اینجا چیکار میکنی گفتم

 خودم هم نمیدونم وتمام جریان رو تعریف کردم ریت هم گوش داد وقتی حرفام تموم شد گفت

تو به یه پناهگاه احتیاج داری گفتم 

اره حتما 

و دنبالش راه افتادم انقدر تند میرفت که چند بار زمین خوردم واینجوری شد


http://upload.tehran98.com/img1/dczqpboqb5n72d6cqec9.jpg

و وقتی رسیدیم باهم یک نقشه کشیدیم 

در قسمت بعد ماجرا...............

.

.

.


.

.

..


.

.

.



.

.


.

.

.

.

.


..

.

خواهیم دید که چطور سوفی ار دافی انتقام میگیرد

نظرات 13 + ارسال نظر
غریبه بیش نیستم. پنج‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:47 ق.ظ

سلام دیبا می خوای رص منو در بیاری خوب چرا جواب نمیدی همینجوری تایدد می کنی.دیبا حتما می خوای دیگه نظر ندم.دیبا خوب جواب ندا رو میدی با ذوق و شوق ولی من نه.چیکار کنم بفهمی عاشقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

عسیسم نالاحت نباش جواب تو رو هم میدم

کوثر جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:26 ب.ظ http://aramesh-79.blogfa.com/

سلام دیبا جوووووووووون
ابجی بی معرفت شدی ...
چی شده...
یه سوال بپرسم ناراحت نمی شی

غریبه شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:34 ب.ظ http://www.narges0079.blogfa.com

دراز میکشم
خیره میشوم به سقف
اشکهایم میچکند
سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی …





عاشق همیشگیت:نرگس

غریبه شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:36 ب.ظ http://www.narges0079.blogfa.com

.
شیشه های شکسته تعویض می شوند …
پل های شکسته ، تعمیر …
آدم های شکسته ، فراموش !!!



نوشته شده توسط غریبه

کاش اشکامو میدیدی وقتی به تو فکر می کنم و میبینمنیستی...

غریبه شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:38 ب.ظ http://www.narges0079.blogfa.com

گاهی دلت میخواد همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن !
میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری ، اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری ؛ یا جمله ای مثل : چیزی شده ؟!
اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی و با لبخندی سرد میگی : نه . . . هیچی . . . !

غریبه شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:40 ب.ظ http://www.narges0079.blogfa.com

اگه کسی گریه میکنه به خاطر این نیست که ضعیفه ، به خاطر اینه که واسه یه مدت طولانی قوی بوده .





دستمو روی قلبم گذاشتم اما قلبم دیگه نمیزد....
من مرده ام مرده.روحی دیگر بیش نیستم واین فقط به خاطر دوری از توســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

مریم شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:54 ب.ظ http://www.sooskesiah.blogsky.com

سلام دیبا جونم
منتظر ادامه ی داستانت هستم
موفق باشی

حتما ادامه رو میذارم تو هم موفق باشی

مریم دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:15 ب.ظ http://www.sooskesiah.blogsky.com

سلام دیبا جونم
آپم

میام

ندا پنج‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:57 ب.ظ

سلام دیبای عزیزم
این طفلک سوفی چه بلاهایی سرش میاد ولی خوبه باز همیشه یه نفر هست به دادش برسه
اون پیکسیه خیلی نازه دوستش دارم
راستی سوفی دوتا اسم داره یعنی ؟ لارا هم اسم واقعیشه ؟
در ضمن بابالنگ دراز شروع شده و حتما خبر داری و می بینی کارای جودی خیلی بامزه س آدم کیف می کنه ولی بعضی موقع ها دیگه خیلی دیوونه بازی درمیاره :))

سلام نداجونم خوبی
بله سوفی دو اسم داره لارا اسمی هست که چوپان و زنش براش انتخاب کردند و سوفی اسم پرنسسیش هست اره جودی جونم خیلی دوستش دارم و همیشه میبینمش قسمت 6 رو از همه بیشتر دوست داشتم

غریبه جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:12 ق.ظ http://www.narges0079.blogfa.com

سلام چرا به وبلاگت دیگه نمیای؟
دلم برات تنگ شده؟
دیبا؟
خوبی؟
دیبا دوسم داری؟
دیبا اگه دوس نداری نیا تو وبلاگم ولی لاقل نظرایی که واست میذارم جوابشونو بده یا تاید کن.
دوســـــــــــــــــــــــــــــــــتت دارم

از این به بعد میدم

غریبه جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:21 ق.ظ http://www.narges0079.blogfa.com

هرگز تو را فراموش نخواهم کرد حتی اگر مرا از یاد ببری

و هرگز از تو رنجور نخواهم شد

چرا که تو را دوست دارم

دیوانه وار عاشقت شدم

چرا که مهربانی را در وجودت دیدم

با چشمانت وجودم را دگرگون ساختی

و اگر تو نبودی هرگز عاشق نمی شدم

نه تو از عشق من دست میکشی

و نه قلب من از عشقت روی گردان می شود

ندا جمعه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 01:10 ب.ظ

آهان درسته اسم چوپونی ش لارا بوده
آره قسمت 6 جودی خیلی بامزه بود طفلک داشت راستشو می گفت ولی معلمش دعواش کرد :(

اره راستی ندا جون قسمت اخر جودی چی شد

ندا یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 05:46 ق.ظ

دیبا جون پرسیدی قسمت آخر جودی چی شد ؟ یعنی قسمت آخر آخرش که چجوری کارتون تموم میشه ؟؟
الان نگفتم چون سوالتو متوجه نشدم . وقتی مطمئن شدم منظورت دقیقا آخر داستان جودیه یا آخر همین قسمت 6 اون وقت میگم برات تا داستان لو نره باشه ؟ :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد