CUTE MONSTERS

WE ARE CUTE MONSTERS

CUTE MONSTERS

WE ARE CUTE MONSTERS

یه اپ دخترونه

سلام

امروز یه اپ دخترونه کردم

نظر بالای 10

....

پسر خواهر بروسلی

به سلامتی اون رفیق های با معرفت

سلام بچه ها من الان دارم از توی خونه خالم مطلب مینویسم لطفا بخوانید

دوتا رفیق بودن یه ابادانی یه تهرانی.

ابادانیه اسمش ممد بود تهرانیه اسمش علی . اینا تو خدمت با هم اشنا شده بودن طوری که اگه دو ساعت همدیگه رو نمیدیدند نگران هم میشدند.

میگذره واین 2 سال خدمت سربازیشون تموم میشه.

دم در پادگان تهرانیه به ابادانیه میگه ممد خدمتمون تموم شد اما رفاقتمون نه هر وقت کار خواستی بیا تهران بهت بدم.

ابادانیه هم میگه من پول ندارم .اما هروقت زن خوب خواستی بیا خودم برات میگیرم.

خلاصه یک سال میگذره و تهرانیه هوس زنگ گرفتن میکنه . و میره ابادان.

خلاصه تهرانیه خونه ابادانیه رو پیدا میکنه . و میبینه یه خونه فقیرانه و بدون تشکیلاته . خلاصه یک هفته میگذره و تهرانیه به دوستشش میگه ممد مگه قرار نبود واسه من زن بگیری.

میگه اره

پس بریم برام زن بگیریم

ابادانیه میگه باشه بریم

میگردن تو دوست فامیل و اشنا دنبال یه دختر خوب اما هیچکدوم رو تهرانیه پسند نکرد.

بعد از چند روز تهرانیه موقع رفتن میگه ممد ناراحت نباش تو به قول خودت عمل کردی اما من پسند نکردم...

در همین موقع یه دختر از همسایگی ابادانیه میره تو خونه ابادانیه تهرانیه میگه من همینو میخوام.

حالا دختر کی ابادانیه میشده

نامزد ابادانیه

ابادانیه میگه باشه

با خانواده ها حرف میزنه و بدون اینکه تهرانیه چیزی بفهمه دست دختره رو میذاره تو دستش و اونا میرن.

1 سال میگذره  پسر سگاری افسرده یه گوشه افتاده.

یه روز مامانش میاد میگه زنت رو که دادی رفت حداقل برو ببین بهت کار میده

ابادانیه وسایلش رو جمع میکنه . میره تهران . وخونه دوستش رو پیدا میکنه.

یه خونه بزرگ زیبا وبا تشکیلات

میره ایفون رو میزنه

یه نفر گوشی رو برمیداره و میگه کیه

ابادانیه میگه علی منم . ممد.

تهرانیه میگه برو اقا من هیچ رفیقی ندادم.

ابادانیه با خودش گفت شاید صدام عوض شده و دوستم منو نمیشناسه.

دوباره زنگ میزه و میگه علی منم رفیق ابادانیت.

تهرانیه میگه اقا من اصلا رفیق ابادانی ندارم و گوشی رو میذاره.

بادانیه خسته و دل شکسته میره رو چمنای روبه روی ساختمان میشینه تا یکم استراحت کنه یهو چند تا ادم میبینه که قیافشون به دزدا میخوره.

با خودش گفت الان اینا میان منو کتک میزنن تازه پولامم میگیرن . چطوره خودم پولامو بهشون بدم.

دزدا رو صدا میزنه ومیگه اقا این پول برگشت من و این چند تیکه نون دیگه کتکم نزنید.

دزدا فکر میکنن ومیگن ما تازه دزدی کردیم اصلا بیا این 50 هزاز تومن هم مال تو.

ابادانیه با خودش میگه چطوره یه اصلاحی بکنم بهد برم حموم عمومی دست اخرم یه کت و شلوار بگیرم و به ننم بگم رفیقم به من کار داد اما من قبول نکردم.

خلاصه اصلاح کرد حموم رفت یه کت و شلوار نو هم گرفت وقتی داشت میرفت بلیت بگیره یه خانومی براش بوق زد

ابادانیه میگه خانوم ولم کن. من بچه شهرستانم زود گول میخورم . الانم از همه دنیا گول خوردم.

خانومه پیاده میشه میگه اقا من از تیپت خوشم اومده برام کار میکنی.

ابادانیه میگه . باشه ومیرن همونجایی که زنه کار میکرده.

خلاصه زنه یه فروشگاه زنجیره ای داشت ویه قرفش رو هم میده پسره .6 ما میگذره از برکت دست پسره فروشگاه رونق میگیره . زنه میاد بهش میگه اگه دلت میخواد بیا دختر منو بگیر . وپسرم قبول میکنه.

یه روز زن ابادانیه بهش میگه ممد یه مجلس شراب خوری بالای شهر هست میای بریم ابادانیه میگه بریم

میرن و میشینن یه گوشه مجلس.

حالا اون گوشه مجلس کی نشسته بود نامزد سابق ابادانیه که الان شده بود زن تهرانیه با خود تهرانیه.

ابادانیه میگه ساقی اول من میگن بگو

میگه

پیک اول رو بزنید به سلامتی رفیقی که قول داد وبه قولش وفا نکرد

همه میزنن.

میگه

پیک دوم رو بزنید به سلامتی اون 3 تا دزد که بهم کمک کردن.

همه میزنن.

میگه

پیک سوم رو بزنین به افتخار اون زنی که هم بهم کار داد هم بهم زن داد.

همه میزنن.

خب هر چی بود به تهرانیه پرونده بود.

تهرانیه هم بهش برمیخوره و میگه ساقی دوم من.

میگه

پیک اول رو بزنید به سلامتی رفیقی که قول داد وبه قولش عمل کرد.

همه میزنن.

میگه

پیک دوم رو بزنید به افتخار اون سه نفر که دزد نبودن و من فرستاده بدمشون.همه میزن.

میگه

پیک سوم رو بزنید.... البته با اینکه قول داده بودم نگم اما گفتم .... اون زنی که مادرمه واون دختری که خواهرمه.




خدایا مرا متبرک ساز تا درهر شرایطی بخندم... و دیگران را ببخشم.